امام مجتبی (علیه السلام )در پاسخ شخصی که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، انگشت روی این حقایق تلخ گذاشته و عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود:
من به این علت حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با وی نداشتم . اگریارانی داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب می شناسم و بارها آنها راامتحان کرده ام. آنها مردمان فاسدی هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفادارند، نه به تعهدات و پیمانهای خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهربه ما اظهار اطاعت و علاقه می کنند، ولی عملا بادشمنان ما همراهند.
پیشوای دوم که از سستی و عدم همکاری یاران خود بشدت ناراحت و متاثر بود، روزی خطبه ای ایرادفرمود و طی آن چنین گفت:
در شگفتم از مردمی که نه دین دارند و نه شرم و حیا.وای بر شما! معاویه به هیچ یک از وعده هایی که دربرابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من بامعاویه بیعت کنم، وظایف شخصی خود را بهتر از امروزمی توانم انجام بدهم، ولی اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم.
به خدا سوگند (اگر به علت سستی و بیوفایی شما)ناگزیر شوم زمامداری مسلمانان رابه معاویه واگذار کنم،یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنی امیه هرگز روی خوشی و شادمانی نخواهید دید و گرفتار انواع اذیتها وآزارها خواهید شد.
هم اکنون گویی به چشم خود می بینم که فردافرزندان شما بر خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد; آب و نانی که از آن فرزندان شمابوده و خداوند آن را برای آنها قرار داده است، ولی بنی امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خودمحروم خواهند ساخت.
آنگاه امام افزود:
اگر یارانی داشتم که در جنگ با دشمنان خدا با من همکاری می کردند، هرگز خلافت را به معاویه واگذارنمی کردم، زیرا خلافت بر بنی امیه حرام است. .
امام مجتبی که ماهیت پلید حکومت معاویه رابخوبی می شناخت، روزی در مجلسی که معاویه حاضربود، سخنانی ایراد کرد و ضمن آن فرمود: « سوگند به خدا، تا زمانی که زمام امور مسلمانان دردست بنی امیه است، مسلمانان روی رفاه و آسایش نخواهند دید.»
پیشوای دوم، هنگامی که بر اثر شرائط نامساعدی که قبلا تشریح شد، جنگ با معاویه را بر خلاف مصالح عالی جامعه اسلامی و حفظ موجودیت اسلام تشخیص داد و ناگزیر، صلح و آتش بس را قبول کرد،فوق العاده کوشش نمود تا هدفهای عالی و مقدس خودرا به قدر امکان از رهگذر صلح و به نحو مسالمت آمیزتامین کند و از طرف دیگر ، چون معاویه به خاطربرقراری صلح و قبضه نمودن قدرت ، حاضر به دادن همه گونه امتیاز بود- به طوری که ورقه سفید امضاشده ای برای امام فرستاد ونوشت هرچه در آن ورقه بنویسد مورد قبول وی می باشد. - امام از آمادگی اوحداکثر بهره برداری را نموده و موضوعات مهم وحساس را که در درجه اول اهمیت قرارداشت و ازآرمانهای بزرگ آن حضرت به شمار می رفت، در پیمان صلح گنجانید و از معاویه تعهد گرفت که به مفاد قراردادعمل کند.
ادامه مطلب
درباره این سایت